- шлихтовать (I) (нсв)
- فعل............................................................1. smooth(adv. & adj. & vt. & vi. & n.) سطح صاف، قسمت صاف هر چیز، هموار، نرم، روان، سلیس، بی تکان، بی مو، صیقلی، ملایم، دلنواز، روان کردن، آرام کردن، تسکین دادن، صاف شدن، ملایم شدن، صاف کردن، بدون اشکال بودن، صافکاری کردن، صاف، هموار کردن............................................................2. finish(vt. & vi. & n.) بپایان رسانیدن، تمام کردن، رنگ و روغن زدن، تمام شدن، پرداخت رنگ و روغن، دست کاری تکمیلی، پایان، پرداخت کار............................................................3. size(vt. & n.) اندازه، قد، مقدار، قالب، سایز، ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه، چسب زنی، آهار زدن، بر آورد کردن............................................................4. dress(adj. & vt. & n.) لباس پوشیدن، جامه بتن کردن، مزین کردن، لباس، درست کردن موی سر، پانسمان کردن، پیراستن
Русско-персидский словарь. 2009.